داستان واقعی

کتاب آبی ترین چشم

کتاب آبی ترین چشم

6 دقیقه خواندن ⌚ 

The Bluest Eye PDFلازم نیست چیزی به شما بگوییم بیشتر اما این واقعیت است که خلاصه امروز داستانی است در مورد یک دختر 10 ساله سیاه پوست در دهه 1940 تا به شما بفهماند که برای تحمل آن به مقداری دستمال کاغذی و قدرت زیادی نیاز دارید.

اما، این بار، حتی بدتر از آن چیزی است که می توانید تصور کنید.

بنابراین، خود را برای درد و رنج بسیار بیشتر آماده کنید: «تونی موریسون است. =”https://www.amazon.com/Bluest-Eye-Vintage-International/dp/0307278441/ref=sr_1_1?ie=UTF8&qid=1525681642&sr=8-1&keywords=The+Bluest+Eye”>آبی ترین چشم.”

چه کسی باید “آبی ترین چشم” را بخواند؟ و چرا؟

ما افرادی را می شناسیم که فکر می کنند داستان در مورد امتیاز سفیدپوستان و سوگیری دروغی است که توسط فرهنگی پیش می رود. مارکسیسم.

در واقع، ما میلیون ها نفر از آنها را می شناسیم.

اگر از ما بپرسید، باید قانونی وجود داشته باشد که آنها باید “آبی‌ترین چشم” را بخوانند و پس از اتمام آن یک بار دیگر باورهای خود را تکرار کنند.

در مورد بقیه – آن را بخوانید زیرا این یک شاهکار ادبی عالی و بی پایان است.

بیوگرافی تونی موریسون

تونی موریسونToni Morrison نویسنده آمریکایی و استاد بازنشسته دانشگاه پرینستون است.

او با «آبی‌ترین چشم» محبوبیت زیادی به دست آورد، اما «آواز سلیمان» شهرت او را به عنوان یک نویسنده بزرگ تثبیت کرد.

او در سال 1988 برنده جایزه پولیتزر برای «معشوق» شد، رمانی که از زندگی مارگارت گارنر برده آفریقایی-آمریکایی الهام گرفته شده بود که به جای اجازه دادن به دولت ایالات متحده برای بازگرداندن او به برده داری، تصمیم به کشتن دختر خود گرفت.

این کتاب یک دهه بعد با بازی اپرا وینفری به یک فیلم نامزد جایزه اسکار تبدیل شد.

در این بین، موریسون در سال 1993 برنده جایزه نوبل ادبیات شد.

خلاصه کتاب

«آبی‌ترین چشم» پرفروش‌ترین کتاب ملی است که به بررسی وسواس جامعه نسبت به زیبایی می‌پردازد. همانطور که نیویورک تایمز ذکر کرده است، نوشته موریسون در این کتاب «آنقدر دقیق، آنقدر به گفتار وفادار است و آنقدر مملو از درد و شگفتی است که رمان به شعر تبدیل می‌شود»

راوی ما (خوب، بیشتر) کلودیا مک تیر یک دختر 9 ساله بالغ و مستقل است که با خواهر یک ساله بزرگترش فریدا و والدینش در خانه ای “قدیمی، سرد و سبز” در لورین، اوهایو زندگی می کند. .

خانواده واقعاً ثروتمند نیستند، اما مهربان و دلسوز هستند.

و در ابتدای کتاب، آنها تصمیم می گیرند مستاجری به نام آقای هنری و پکولا بریدلاو، یک فرزند خوانده موقت که شرلی تمپل را دوست دارد، تحت بال خود بگیرند.

اوه، بله – فراموش کردیم ذکر کنیم؟

سال 1941 است و شرلی تمپل 13 ساله است و چیز بزرگی است – یا به قول سالوادور دالی، ” جوان ترین، مقدس ترین هیولای سینما در زمان او.»

همچنین، پکولا سیاه است.

و از خانواده‌ای می‌آید که تماماً برعکس MacTeers هستند.

در واقع، دلیل حضور او با فریدا و کلودیا به همان اندازه وحشتناک است: پدر الکلی و بدرفتار او، کولی، خانه آنها را به آتش کشیده بود.

نیازی به افزودن نیست، پکولا دوران کودکی خوبی نداشت.

او بیشتر زمان را تنها و ساکت گذراند، با آرزوی اینکه والدینش از دعوا کردن دست بردارند (هم به صورت کلامی و هم متأسفانه به معنای واقعی کلمه).

و همانطور که اغلب اتفاق می افتد، به مرور زمان، او شروع به سرزنش خود برای مشکلات والدینش کرد. از آنجایی که کودک است – و کاملاً همه به طور مداوم به او یادآوری می‌کنند که او «زشت» است – پکولا شروع به این باور می‌کند که اگر او کمی زیباتر بود، ممکن است والدینش نسبت به یکدیگر بهتر باشند.

و برای پکولا در سال 1941، زیباتر بودن به معنای همان چیزی بود که نیم قرن بعد با مایکل جکسون کرد: سفیدتر بودن.

و همچنین – چه کرد با هیتلر تقریباً در همان زمان در آن سوی اقیانوس اطلس:

یعنی داشتن چشمان آبی!

دقیقاً مانند همه آن کودکان سفید پوست زیبا در مجموعه کتاب‌های «دیک و جین»، دقیقاً مانند همه آن‌های آبی عروسک های چشمی که در دوران کودکی اش دریافت کرده بود!

اما والدین پکولا، چولی و پائولین، نتوانستند آنطور که بودند شوند، فقط به این دلیل که می خواستند.

یک تاریخچه کامل در آنجا نیز وجود دارد.

و، متأسفانه، بیشتر آنها از قبل می توانید حدس بزنید.

اما، چون، این واقعاً چیزی است شما هرگز نباید فراموش کنید – با این وجود زمان بازگشت به گذشته است.

بنابراین، پائولین بریدلاو پایی بد شکل داشت و در خانواده پرجمعیت خود احساس می کرد که یک طرد شده است. او همچنین در جامعه پروتستان سفیدپوست آنگلوساکسون در اطراف و همچنین در جامعه خود رانده بود، با توجه به دیدگاه هایش در مورد عشق و ازدواج.

بنابراین، اساساً، دقیقاً مانند خود پکولا، تنها یک دهه بعد.

در مورد آن – پائولین نیز یک الگو داشت، و یک بار دیگر در مورد یک بازیگر سفیدپوست صحبت می کنیم:

جین هارلو ، خود خانم بلوند بمبشل.

البته او در نهایت با کسی ازدواج کرد که کاملاً برعکس آن چیزی بود که او رویای یک شریک عاشقانه را داشت.

Cholly Breedlove.

او و لایف حتی «پا نادرست‌تری» پیاده شدند: چولی وقتی فقط چهار روز داشت نزدیک ریل قطار رها شد.

خوشبختانه، عمه بزرگش جیمی از او مراقبت می کند. متأسفانه، روزی که او می میرد، روزی است که او تحقیری را تجربه می کند که بر مردان بسیار قوی تر از او زخمی باقی می گذارد.

یعنی، همانطور که او برای اولین بار با دختری به نام دارلین رابطه جنسی برقرار می کند، دو مرد سفیدپوست به آنها فلاش می زنند و آنها را مجبور می کنند در حالی که آنها را تماشا می کنند به عشقبازی ادامه دهند.

یک مرد چقدر بیشتر می تواند تحمل کند؟

متأسفانه، موارد بسیار بیشتری وجود دارد.

و حتی بازگویی آن برای ما دردسرساز است.

چالی در زمان حال، زمانی که یک روز مشغول شستن ظرف‌هاست، به دخترش پکولا تجاوز می‌کند.

از ما نپرسید چرا.

ما نمی دانیم. در واقع هیچ کس نمی داند.

ما کاملاً مطمئن هستیم که حتی چالی هم اینطور نیست.

که برای بار دوم خواندن دردناک‌تر می‌شود. به خصوص که این بار منجر به بارداری پکولا می شود.

و از آنجا به بعد حتی بدتر می شود…

آبی ترین اپیلوگ چشم

کلودیا و فریدا از بارداری پکولا مطلع می‌شوند و بر خلاف بقیه، دعا می‌کنند که او زنده بماند.

و از آنجایی که آنها کودک هستند – و در دهه 1940 است – آنها معتقدند که اگر دانه های گل همیشه بهار را بکارند و گل ها در نهایت شکوفا شوند، بچه پکولا زنده می ماند.

بنابراین، آنها از تمام پولی که پس انداز کرده بودند برای خرید دوچرخه برای خرید بذر گل همیشه بهار استفاده می کنند.

گلها هرگز شکوفا نمی شوند.

و از آنجایی که این ادبیات است و نمادها معنی خاصی دارند، نوزاد نارس پکولا می میرد.

اما هنوز پایان کار نیست.

می‌بینید، در این بین، پکولا که خودش خرافاتی است، به کلیسای صابون‌هد می‌رود، با عنوان «خواننده، مشاور و مترجم رویاها»، اما همچنین یک انسان‌دوست و یک شفادهنده کواک است.

پکولا از او چشم‌های آبی می‌خواهد.

او می‌گوید اگر مقداری غذا به سگ صاحبخانه‌اش بدهد و سگ به نحوی واکنش نشان دهد، آنها را دریافت خواهد کرد.

سگ خوب است – اما فقط به این دلیل که غذایی که کلیسای Soaphead به پکولا می‌دهد تا سگ را با آن غذا بدهد، قبلاً توسط او مسموم شده است.

پکولا معتقد است که چشمان آبی خود را به دست خواهد آورد.

در عوض، او دیوانه می شود.

او شروع به صحبت با خودش می‌کند و ما متوجه می‌شویم که او نمی‌داند در مقابل تجاوز پدرش به او چگونه واکنش نشان دهد، اما او می‌داند که قبلاً چشم‌های آبی‌اش را گرفته است.

بالاخره، او فکر می کند، همه شروع به نگاه متفاوت به او کرده اند.

این باید چشمان آبی باشد.

ممکن است این زنای با محارم یا تجاوز جنسی، حاملگی یا این حقیقت که او دیوانه است، نباشد؟

خدای من، اینجا درد و رنج بسیار است.

این خلاصه را دوست دارید؟ ما از شما دعوت می کنیم برنامه ۱۲ دقیقه‌ای، برای خلاصه‌های شگفت‌انگیز و کتاب‌های صوتی.

“نقل قول های PDF آبی ترین چشم”

زیبایی صرفاً چیزی برای دیدن نبود. این کاری بود که می شد انجام داد. برای توییت کلیک کنید
عشق هرگز بهتر از عاشق نیست. افراد شریر با بدی عشق می ورزند، افراد خشن با خشونت عشق می ورزند، افراد ضعیف ضعیف عشق می ورزند، احمق ها احمقانه عشق می ورزند، اما عشق یک انسان آزاد هرگز امن نیست. برای توییت کلیک کنید
A در چشمان آنها تلفیق شد – خالصی از تراژدی و طنز، شرارت و آرامش، حقیقت و خیال. برای توییت کلیک کنید
این خاک برای انواع خاصی از گلها بد است. بذرهای خاصی را نخواهد پرورش داد، میوه خاصی به بار نخواهد آورد، و وقتی زمین به میل خود می کشد، ما رضایت می دهیم و می گوییم قربانی حق زندگی نداشت. برای توییت کلیک کنید
مکالمه آنها مانند یک رقص ملایم شیطانی است: صدا با صدا، بریده بریده، شیمی و بازنشسته می شود. صدای دیگری وارد می‌شود اما صدای دیگری از صحنه بیرون می‌آید: این دو دور یکدیگر حلقه می‌زنند و متوقف می‌شوند. برای توییت کردن کلیک کنید

The Bluest Eye Summary

بررسی انتقادی ما

«آبی‌ترین چشم» – همانطور که یکی از بررسی‌ها نتیجه گرفته است – «آنقدر درد و شگفتی دارد که رمان به شعر تبدیل می‌شود».

این کتاب که به‌عنوان «یک سری برداشت‌های دقیق دردناک» توصیف می‌شود، بیشتر از «بخشنده به چالش کشیده شده است. » و به اندازه «محبوب»، مشهورترین کتاب موریسون تحسین شد.

زمانی که رمان برای اولین بار در سال 1970 ظاهر شد دلایلی برای اولی وجود داشت – اما گذشت زمان “آبی ترین چشم” را تأیید کرد و ثابت کرد کسانی که آن را به چالش می کشند اشتباه می کنند.

یعنی – همیشه دلایلی برای دومی وجود خواهد داشت.

حتما بخوانید : کتاب معنی ازدواج
چناچه در این مطلب کلمه ای یا حروفی استفاده شده است که از نطر شما مشکل دارد در قسمت نظرات به ما اطلاع دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا